5 قانون گمراهکننده در برگزاری سخنرانی که باید از آنها سرپیچی کنی

پیروی از قانون عاملی است که معمولا باعث تمایز ما از دیگران می‌شود؛ البته به شرطی که موقع اجرایش چون و چرا نیاوریم و بدون قید و شرط اجراکننده‌ قوانین، خود ما باشیم. دقیقا مثل کرکره‌های پنجره هواپیما که در هرصورت در زمان مشخص بالا کشیده می‌شوند و مثل بیان مطالب به زبان انگلیسی در طول پرواز، حتی اگر یک نفر غیرایرانی هم در بین مسافران نباشد! اما یک پیروی از قوانین همیشه و همه جا منطقی به نظر نمی‌رسد؛ خصوصا اگر به واسطه یک سری تغییرات و به روزرسانی، مجبور باشیم رویه قدیمی را هر چند که درست بوده باشد کنار بگذاریم. بهترین و ملموس‌ترین نمونه آن را در برگزاری سخنرانی مشاهده می‌کنید که اگرچه طبق معمول باید به یک سری از اصول پایبند باشیم اما قوانین نانوشته‌ای هم وجود دارد که پیروی از آن‌ها تا زمانی که ابزارها و روش‌های فعلی کاربردی هستند بی‌معنا به نظر می‌رسد. اما این قوانین چه هستند؟

 

برگزاری سخنرانی

از میان باورهای مختلف سخنرانانی که اصول خود را با دانشگاه زندگی به اشتراک گذاشتند تعدادی از همین قوانین را انتخاب کرده‌ایم و توصیه می‌کنیم تا از این قوانین گمراه‌کننده سرپیچی کنید!

5 قانون گمراه‌کننده در برگزاری سخنرانی که باید از آن‌ها سرپیچی کنید!

برخی از این قوانین به ابزارهایی مربوط می‌شوند که در طول سخنرانی ممکن است استفاده کنیم و برخی دیگر هم به روش و فن بیان یک سخنران مرتبط هستند.

قانون اول: هر جمله‌ای که با “باید” آغاز می‌شود…

“باید” از میان تمام قیودی مشابه آن از اجبار و الزام بیش‌تری برخوردار است. بار اجبار این قید آن قد سنگین است که نباید آن را در هر موقعیتی استفاده کنید؛ چرا که هر گونه لفظ اجباری معمولا ضدتولید و بهره‌وری است و میزان بازدهی سخنرانی را پایین می‌آورد.

مشاهده مقاله  فنون سخنوری هیتلر ، بزرگ‌ترین سخنران و ناطق تاریخ

نمونه دیگری از کاربرد این “بایدها” در جملاتی است که ممکن است بارها و بارها با خودتان زمزمه کنید. مثلا در طول روز و پیش از اجرای یک سخنرانی دائما با خودتان تکرار می‌کنید که “باید جذاب ظاهر شود” یا “نباید هیچ خطایی داشته باشم” و…

 

قوانین برگزاری سخنرانی

بسیاری از سخنرانان موافق استفاده از چنین قیودی هستند و تصور می‌کنند این کمالگرایی به نفع برگزاری سخنرانی و اجرای هر چه بهتر آن است؛ اما در واقعیت هر گونه لفظ حاوی اجبار و الزام ممکن است نتایج متناقضی به دنبال داشته باشد.

قانون دوم: سخنرانی شما باید مقدمه، اختتامیه و یک بدنه اصلی داشته باشد

احتمالا برای شما هم پیش آمده است که صف طویلی را در بانک برای بهره‌مندی از خدمات بانکی مشاهده کنید. در این حالت احتمالا هرگز به ابتدا، انتها یا افرادی که در میان صف قرار دارند توجه نمی‌کنید؛ بلکه توجه اصلی شما به مدیریت این زمانتان برای رسیدگی به کارهای بانکی با وجود این صف طولانی است!

در طول برگزاری سخنرانی هم دقیقا همین دغدغه باید برای سخنران وجود داشته باشد. این که سخنرانی حتما با یک مقدمه خاص آغاز شود یا میانه سخنرانی یا انتهای آن یک غافلگیری خاص وجود داشته باشد مهم نیست؛ مهم اقدامات و برنامه‌ریزی شما برای مدیریت سخنرانی است.

قانون سوم: بی‌خیال پاورپوینت شوید!

برخی از متخصصان و صاحب‌نظران از آن طرف بوم افتاده‌اند! آن‌ها معمولا در مواقعی که بخواهید از پاورپوینت استفاده کنید فن بیان اوباما یا هر فرد ماهر دیگری در سخنرانی را مثال می‌زنند و یادآور می‌شوند که بزرگ‌ترین و خاص‌ترین سخنرانی‌های دنیا بدون حضور ابزارهای جانبی و تنها با تکیه بر مهارت‌های خود سخنران برگزار شده است!

 

مسیر زندگی خود را اینجا دنبال کنید

دانشگاه زندگی را کلیک کنید