شروع کردن
همهی ما رویا هایی از جایی که میخواهیم به آن برسیم یا کارهایی که دوست داریم در زندگی انجام دهیم در سرداریم و علت اینکه مردم به دنبال نوآوری هستند تا حدودی به خاطر این است که این رویا ها را تحقق بخشند. شما میتوانید از آن رویا ها شروع کنید از این طریق قوهی تخیلتان را به حرکت درآورید.
مجسم کنید انجام دادهاید…
هدف یا رویا ی شما هر چه هست، مجسم کنید که به آن رسیدهاید. وقتی موفقیتتان را مجسم کردید، حرکت رو به عقب را شروع کنید. از خودتان سؤال کنید چطور به آنجا رسیدهاید. قدم نهایی چه بود؟و قدم قبل ازآن؟ با ردیابی این مسیر تا ابتدای آن، نقشه ی رسیدن به مقصد را طرح کنید.
شروع کردن
برای ایجاد چنین مفهومی در زندگی، باید خود را در شرایطی خاص مجسم کنید؛ مثلاً مجسم کنید خبرنگاری با شما در حال مصاحبه دربارهی موفقیتتان است. او سوالاتی مانند سؤالات زیر را از شما میپرسد:
1-از کدام قسمت از برنامهی خود بیش از همه لذت بردید؟
2-اکنونکه به هدفتان رسیدهاید چه احساسی دارید؟
3-مردم به شما چه میگویند؟
4-این موفقیت چه تأثیری در بهبود زندگی شما داشته است؟
5-این موفقیت چه امکاناتی را برای شما ایجاد کرده است؟
6-بزرگترین مشکلی که سر راهتان قرار داشت چه بود؟ چطور آن را حل کردهاید؟
7-آیا این برنامه برای دوستان و خانوادهی شما دشوار بود؟
این روش به شما کمک میکند به اولویتهای واقعی و مهمترین مشکلات خود پی ببرید.
رؤیا پردازیهای روزانهای خود را جدی بگیرید
رؤیاپردازی در طول روز میتواند حواس شمارا پرت کند، ولی برای ایجاد تفکر خلاقانه در شما فوقالعاده است و شما باید بهجای مبارزه با آن، آن را در خود پرورش دهید. به صدای درونتان گوش کنید. این صدا به شما میگوید: ((چه میشد اگر…؟)) یا با حسرت شمارا در خود فرومیبرد: ((کاش فقط …)). ((دلم میخواست که …)) همین افکار میتوانند بذر ایدههای جدید را در شما بکارند.
ذهنتان را آزاد کنید
هنگامیکه به اطلاعات جدیدی گوش میکنید یا آن را میخوانید، ذهنتان جای دیگری پرسه
میزند. بخش منطق مغز اطلاعات را میگیرد و زبان آن را رمزگشایی میکند، ولی بخش شهودی آن بیراهه میرود وسواس میکند و اتصال و ارتباط برقرار میسازد. هردوی این فرایندها ضروری هستند و معلومات وایده هایی را برای مقابله با مشکلات دراختیارتان قرار می دهند.
فن بیان را با ما بیاموزید