سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لپتاپها و گوشیهای هوشمند توانایی یادگیری شما در کلاس را مختل میک

این موضوع که جامعه ابتدا اهمیت فراوانی به تکنولوژی می‌دهد و سپس سوالاتی درباره آن مطرح می‌کند، کمی عجیب است. تاکنون فکر کرده‌اید که چرا تحقیقات روان‌شناسی درباره این مسئله مهم، پس از عادت کردن و وابسته شدن ما به استفاده از تکنولوژی، انجام شده است؟ این استفاده ممکن است بر روابط اجتماعی، تعاملات و حتی توانایی ما در یادگیری و سپردن اطلاعات به حافظه، تاثیر منفی داشته باشد.

ما اکثراً بر این باور هستیم، تکنولوژی در کلاس درس به ما در یادگیری و ثبت مطالب کمک می‌کند اما تحقیقاتی که طی دو دهه گذشته انجام شده نشان می‌دهد که رابطه ما با تکنولوژی بسیار پیچیده‌تر از چیزی است که فکر می‌کنیم. یعنی این سخن که «تکنولوژی در هر شکل و فرمی، برای ما خوب و سودمند است» بسیار اشتباه است.

در ادامه به شما می‌گوییم که چرا استفاده از لپ‌تاپ و گوشی هوشمند در کلاس؛ ایده خوبی نیست و یادگیری شما را با مشکلاتی مواجه می‌کند.

یادگیری در کلاس

استفاده دانش‌جویان از تکنولوژی در کلاس، هم مزایایی دارد و هم معایبی. برای مثال؛ تحقیقی که در سال 2010 انجام شد، نشان داد که استفاده از شبکه‌های اجتماعی در کلاس هیچ مزیتی برای دانش‌جویان ندارد.

اما تحقیقی دیگری در سال 2011 برعکس این موضوع را ثابت کرد. در این تحقیق نتیجه گرفته شد که استفاده از فضای مجازی برای کودکان مبتلا به اوتیسم مفید است و می‌تواند یادگیری آن‌ها و مهارت‌های اجتماعی‌شان را بهبود ببخشد. تکنولوژی می‌تواند برای معلمان و اساتید نیز مفید باشد زیرا آن‌ها می‌توانند با بهره‌گیری از آن؛ دانش‌آموزانی که مشکل یادگیری دارند را تشخیص دهند.

برخی از محققان بر این باورند که برای حواس‌پرتی از کلاس و اثرات منفی فضای مجازی، حتی نیاز نیست که مستقیماً با گوشی خود کار کنید. یک تحقیق در سال 2017 نشان داد که فقط وجود گوشی (بدون استفاده از آن) در زمانی که سعی می‌کنید چیزی را یاد بگیرید؛

مشاهده مقاله  چه کارهایی انجام می دهیم که بقیه دوستمان ندارند؟ چگونه فردی دوست نداشتنی می شویم؟

تاثیراتی منفی بر حافظه و قدرت درک و یادگیری شما دارد. وجود آن حتی به صورت وارونه روی میز یا در جیب شما، می‌تواند باعث حواس‌پرتی شود. علت این موضوع نیز مشخص شده است. دانشمندان می‌گویند به این دلیل که مغز شما سعی می‌کند به گوشی موبایل فکر نکند؛ بخش‌هایی از ذهن شما درگیر همین فرآیند فکر نکردن می‌شود و بدین ترتیب؛ از قدرت یادگیری کاسته می‌شود.

چالش واقعی در مواجه با تکنولوژی این است که چگونه کاری کنیم تا مغز ما با استفاده از آن، ارتقا یابد نه اینکه از قدرت مغز کاسته شود.

یک تحقیق جدید که در سال 2018 انجام شده، نگرانی‌های مشابهی را نسبت به استفاده از تکنولوژی مطرح می‌کند. در درس‌هایی که اجازه استفاده از گوشی و لپ‌تاپ داده می‌شد؛ نمرات امتحانات نهایی بسیار کاهش یافتند. این یافته‌ها نشان می‌دهند که مغز توسط تکنولوژی درگیر شده و قدرت آن در کلاس کم‌تر می‌شود. همچنین دانش‌جویان در کسب نمرات ناموفق بودند به این معنی که تمرکز و دقت کافی برای یادگیری درس در بلند مدت را نداشته‌اند.

در کوتاه مدت؛ احتمالاً متوجه تاثیرات گوشی و لپ‌تاپ بر یادگیری خود در کلاس نخواهید شد. در واقع محققان، دانش‌جویان را طی کلاس‌های کوتاه مدت مورد بررسی قرار دادند و فرقی میان افرادی که از تکنولوژی استفاده کردند با آن‌هایی که نکردند، پیدا نشد. اما هنگامی که بررسی بر روی نتایج امتحان میان‌ترم و نهایی انجام شد، مشخص شد که دانش و یادگیری کلی از درس، در این افراد کم‌تر بوده است.

یادگیری در کلاس

مشکلاتی که تکنولوژی در کلاس به وجود می‌آورد

محققان سرانجام موضوع آزاردهنده دیگری را کشف کردند:

استفاده از دستگاه‌های الکترونیکی در کلاس؛ بر روی عملکرد افراد در امتحانات نهایی و نتیجه کلی تاثیر می‌گذارد. مشخص شد حتی افرادی که از استفاده از گوشی و لپ‌تاپ خودداری کردند نیز تا حدی تحت تاثیر استفاده دیگران قرار گرفتند. بدین ترتیب می‌توان تکنولوژی را به همان اندازه که به یادگیری کمک می‌کند؛

مشاهده مقاله  9 توصیه‌ای که به شما کمک می‌کند تا تصمیمی درست در انتخاب هدیه داشته باشید

یک عامل حواس‌پرتی و عدم تمرکز در یادگیری دانست. مثلاً استفاده از لپ‌تاپ می‌تواند حواس دیگر افراد حاضر در کلاس را نیز پرت کند. گوشی و لپ‌تاپ برای یادگیری یا ضبط سخنان اساتید، مفید هستند اما باید توجه کرد که در کل تاثیری منفی بر یادگیری خود دانش‌جو و افرادی که در اطراف او هستند؛ خواهند داشت.

عدم تمرکز و حواس‌پرتی

عدم تمرکز در کلاس، عواقبی مشخص و قابل پیش‌بینی دارد. به طور کلی این تحقیق توانسته 3 تا از عواقب و نتایج عدم تمرکز را مشخص کند که در ادامه به آن‌ها پرداخته‌ایم:

  1. اثر انتخابی: اولین مورد اثر انتخابی نام دارد. برای مثال هنگامی که بیش از یک شخص در حال صحبت است؛ اگر به یکی از آن افراد گوش دهید، سخن بقیه را متوجه نمی‌شوید.
  2. اثر تعویضی: دومین مورد اثر تعویضی است. هنگامی که دو کار با هم در حال انجام هستند؛ زمانی برای تعویض کار (رها کردن یک کار و مشغول شدن به کار دیگر) صرف می‌شود و در این مدت، شما در حال انجام هیچ یک از کارها نیستید. اثر انتخابی و تعویضی می‌توانند کیفیت عملکرد فرد در یکی از کارها را به شدت کاهش دهند و معمولاً هر دو کار را با مشکلاتی مواجه می‌کند. همچنین به سرعت آثاری از عدم تمرکز به وجود آورند.
  3. اثر تاخیری بر حافظه: سومین اثر را می‌توان اثر تاخیری بر حافظه و به خاطر سپردن دانست. هنگامی که توجه شما هم‌زمان به دو موضوع مختلف جلب می‌شود، به خاطر سپردن همه موضوعات با مشکل مواجه می‌شود.

به طور خلاصه بدانید که عدم تمرکز برای یادگیری بسیار بد است. این دقیقاً متضاد چیزی است که هنگام یادگیری یک ایده، نظریه یا مهارت جدید؛ می‌خواهید. هر چه عدم تمرکز شما در زمان یادگیری بیشتر باشد؛ احتمال به خاطر سپردن موضوعاتی که در حال یادگیری آن‌ها هستید، سخت‌تر می‌شود.

 

همیشه برای پیدا کردن مسیر زندگی درست تلاش کنید

دانشگاه زندگی می تواند شما را راهنمایی کند


4 دلیل برای ثبت وقایع زندگی: زندگیتان را به قلم و کاغذ بسپارید!

اگر قرار باشد بهترین و موثرترین دستاوردهای بشریت را بررسی و معرفی کنیم، بدون شک قلم و کاغذ یکی از ابتکارهای شگفتی بوده‌اند که توانستند بزرگ‌ترین تحولات را در زندگی بشر ایجاد کنند. این تاثیرگذاری از گذشته شروع شده و حتی امروز که اسیر ابزارهای دیجیتالی بی‌دردسر و کم‌حجم هستیم باز هم اجر و قرب خودش را دارد. اصلا همراه داشتن دفتر ثبت وقایع روزانه، یک از بهترین ابتکارهای رشد شخصی برای ثبت تجربیات اثرگذار زندگی است که می توانید داشته باشید. نوشتن تجربیات روزانه همراه با درس هایی که از آنها گرفته اید، هر روز که می گذرد شما را خردمند تر می کند. آگاهی فردیتان را توسعه می‌بخشد و باعث می‌شود اشتباهات کم‌تری مرتکب شوید. بنابراین ثبت وقایع زندگی خصوصا به شکل سنتی استفاده از قلم و کاغذ همواره توصیه شده است.

 

ثبت وقایع زندگی

شاید بگویید چرا قلم؟ اگرچه ممکن است در پاسخ به این سوال با وجود گوشی‌های هوشمند اطرافمان مستاصل شویم و استیلای آن‌ها بر هر نوع ابزار سنتی قابل اغماز نیست اما لازم است برای ثبت وقایع زندگی به دلایل روانشناسی که در ادامه بدان می‌پردازیم، از کاغذ و قلم استفاده کنید و به زبان ساده‌تر زندگیتان را یک بار برای همیشه به قلم بسپارید!

4 دلیل برای ثبت وقایع زندگی: زندگیتان را به قلم و کاغذ بسپارید!

همه چیز در دنیای استفاده از کاغذ و قلم حالتی تجربی دارد. اگر برنامه‎هایتان را تایپ و چاپ کرده و روی دیوار بچسبانید یعنی قطعیت و یقین در همه چیز وجود داشته و این نشانه‌ای از تعهد و یقین ما نسبت به برنامه‌ها است. اما کاغذ و قلم حالتی تجربی دارند؛ دقیقا نظیر جریان زندگی که صحنه آزمون و خطای ما است. حالتی که احساس عدم اطمینان؛ حس خطر، آزمایش و در عین حال خلق خلاقیت در آن جریان دارد. بنابراین از دیدگاه کارشناسان همان طور که در طول روز از موضوعات مختلفی درس می‌گیریم و آن را روز بعد تکرار نمی‌کنیم ( مثل عبور از یک کوچه بن‌بست)، با استفاده از کاغذ و قلم هم امکان تصحیح خطاها و تاثیرگذاری آن‌ها در زندگی ما بیش‌تر خواهد بود.

مشاهده مقاله  مرز بین کار و زندگی،کار می کنید برای زندگی یا زندگی می کنید برای کار؟

 

وقایع زندگی

ثبت وقایع زندگی به شروع دوباره کمک می‌کند

یکی از عواملی که باعث تعلل ما در انجام کارها می‌شود حس منفی و نگرانی مفرطی است که درباره نتیجه کارها داریم. نوشتن برنامه‌ها با کاغذ و قلم کمک می‌کند تا جرئت رقم زدن آن‌ها را بالاخره پیدا کنیم؛ چون کاغذ و قلم امکان تصحیح مشکلات و اشتباهاتی که در این مسیر داشته‌ایم را به ما می‌دهند.

خودِ نوشتن روی کاغذ شبیه‌سازی فرآیند دشواری است که ممکن است در آینده و طی کار تجربه کنید. شاید به همین دلیل است که قبل از انجام هر طرح یا پروژه‌ای، یک نمای تمام قد و کامل از فرآیند کار روی کاغذ ترسیم می‌شود تا نقشه راه مجریان باشد.

ثبت وقایع زندگی به افراد حسابگر کمک می‌کند

شما هم حتما بارها و بارها در این موقعیت بوده‌اید که تا لحظه نهایی به سرانجام رساندن یک کار پیش رفته‌اید اما موفق به عملی کردن آن نشده‌اید. حالتی که انگار همواره یک صدا درون گوشتان می‌گوید: اگر این کاری که قرار است انجام دهم یک درصد غیرعاقلانه باشد چه می‌شود؟

 

وقایع زندگی

نوشتن روی کاغذ کمک می‌کند تا افرادی با این روحیه حسابگر یا آنالیزور بتوانند گام به گام مسیر روزانه خود را روی کاغذ درج و بررسی کنند. به عنوان مثال اگر قرار باشد در طول روز یک معامله سنگین داشته باشید، درج قیمت‌ها و ثبت وقایع افزایش و کاهش نرخ‌ها روی کاغذ به شما دید گسترده‌ای از نتایج کار می‌دهد. اگر همین موضوع در سایر امور زندگی هم عملی شود، ثبت وقایع زندگی کمک شایانی به ما کرده است. فقط کافی است یک دفترچه در دسترس ما باشد تا هر موضوعی ثبت و بررسی شود.

 

برای خواندن مقالات بیشتر روانشناسی خانواده

ما را در دانشگاه زندگی دنبال کنید


تربیت جنسی کودکان که آنها را ایمن میکند. بخش سوم

امروز در ادام? مطالب مربوط به تربیت جنسی کودک، نحو? پاسخگویی به سوالات جنسی کودکان را برایتان عنوان خواهیم کرد. چنانچه مقاله‌های قبلی ما را در مورد تربیت جنسی کودکان مطالعه ننموده‌اید، توصیه می‌کنم جهت فهم بهتر مطالب، حتما بخش‌های قبلی را نیز مطالعه نمایید. برای دسترسی به مطالب قبلی اینجا کلیک کنید.

در بخش‌های قبلی به این موضوع پرداختیم که کنجکاوی‌ها و سوالات جنسی کودک از سن 3 سالگی آغاز می‌شود و آنها کم کم شروع به پرسیدن چنین سوال‌هایی می‌کنند، چرا تو عکس‌های عروسی بابا مامان نیستند، چرا شکم خانم همسایه گنده شده است، بچه کوچولو چه جوری توی شکم خانم همسایه رفته است و…

نکته‌ای که در هنگام پاسخگویی به سوالات کودک‌تان بایستی همیشه در نظر داشته باشید این است که سعی نمایید گفتگو با کودک‌تان را مدیریت نمایید. بخاطر وجود تفاوت‌های بسیاری که در ابعاد گوناگون فرهنگی، آموزشی، تربیتی، هوشی و … در کودکان وجود دارد، پاسخی که در جواب به سوالی مشترک داده می شود، برای هر کودکی متفاوت است.

چه بسا از یک پاسخ، کودکی قانع شود، کودک دیگری در همان سن، آن پاسخ را درک نکند و کودک دیگر لبخندی از روی تمسخر بزند و به شما بخندند و در دلش بگوید که” خیال کرده من بچه ام هیچی حالیم نیست”.

سوالات جنسی

چگونه سوالات جنسی کودکان را پاسخ دهیم؟

اولین کاری که بایستی به هنگام روبرو شدن با سوال کودک انجام بدهید پی بردن به این مساله است:” این سوال چه جوری به ذهن کودک  خطور کرده است و به عبارتی چه چیزی باعث شده تا کودک این سوال را بپرسد”. لذا اولین کاری که در زمان مواجهه با سوال کودک می کنیم این است که با لحنی ملایم و مهربان از کودک می پرسیم: “حالا چی شده که این سوالو می‌پرسی؟ چی باعث شده که این سوال تو ذهنت اومده؟”

مشاهده مقاله  10 مزیت فوق العاده قصه گویی برای کودکان

با جوابی که کودک به ما می‌دهد می‌خواهیم به منابع اطلاعاتی که کودک به آنها دسترسی داشته پی برده و در ضمن فرصتی هم برای فکر کردن بدست آوریم. سپس در مرحل? دوم از کودک می پرسیم که به نظر خودش جواب سوالی که پرسیده چه چیزی می‌تواند باشد. به مثال زیر دقت کنید:

کودک: مامان، بچه کوچولو چه جوری رفته تو شکم خانم همسایه؟

مادر: چی شده که تو فکر می کنی حتما تو شکمش یه بچه داره؟ شاید خانم همسایه خیلی خورده، چاق شده.(مادر با این سوال می‌خواهد متوجه شود کودک اطلاعات را از چه کانالی بدست آورده است).

کودک: علی می‌گفت که تو شکمش بچه داره. تازه تلویزیون هم نشون می‌داد.

مادر: خوب، علی دیگه چه چیزایی می‌گفت، تو تلویزیون دیگه چی نشون می‌داد؟

پس از شنیدن پاسخ‌های کودک، نظر خود کودک را دربار? سوالی که پرسیده جویا می‌شویم.

مادر: خودت چی فکر می‌کنی؟ به نظر تو بچه چه جوری رفته تو شکم خانم همسایه؟

با سوال فوق در واقع هدف‌مان ارزیابی اطلاعات و دانسته‌های کودک است. همیشه بخاطر داشته باشید که بهترین پاسخ، پاسخی است که مناسب سطح فهم و آگاهی کودک‌تان باشد. سعی کنید اطلاعاتی که به کودک‌تان می‌دهید کمی از آنچه که خودش می‌داند بیشتر باشد.

اگر اطلاعاتی که به کودک می‌دهید بر دانسته‌های قبلی او نیافزاید، کودک فکر می کند او را دست انداخته‌اید و نمی‌خواهید به سوال‌هایش پاسخ دهید. لذا در جای دیگری به دنبال پاسخ‌هایش می‌گردد.

سوالات جنسی کودکان

از طرفی اگر هم اطلاعاتی را به کودک بدهید که هنوز آمادگی درک‌و‌هضم آنها را ندارد، او را سردرگم و آشفته می‌سازید. پاسخی که به کودک می‌دهید باید او را قانع کند. در نمونه سوال و پاسخی که در بالا به آن پرداختیم با توجه به سن و میزان درک کودک جواب‌های متنوعی را می‌توان ذکر کرد.

 

توقف به موقع در مسیر زندگی باعث پیشرفت می شود؟

برای یافتن جواب این سوال کلیک کنید


تربیت جنسی کودکان که آنها را ایمن می کند. بخش دوم

در بخش نخست مقاله، ضرورت تربیت جنسی صحیح کودک را متذکر شده و مطالبی در مورد اینکه آموزش جنسی کودک از چه زمانی و توسط چه کسانی صورت بگیرد، و نیز به نحو? تربیت جنسی کودک تا سن 3 سالگی پرداختیم. چنانچه بخش نخست مقاله را مطالعه نکرده‌اید اینجا کلیک کنید.

همانگونه که قبلا هم اشاره کردم 3 سالگی سن آغاز کنجکاوی‌های کودکان در مورد بدنشان و توجه به شباهتها و تفاوتهای موجود بین دختر و پسر می‌باشد. در این سن است که کودکان شروع به دکتر بازی می‌کنند تا بدن یکدیگر را کشف کنند.

 

برخی از نکاتی که والدین بایستی در این مرحله از رشد کودک‌شان رعایت کنند:

1) حواس‌تان به کودک‌تان باشد:

موقع بازی کردن کودکان حواستان به رفتارهایشان باشد و تنهایشان نگذارید و هر چند وقت یکبار رفتارهایشان را کنترل کنید.

آموزش جنسی کودکان

2) نحوه تذکر دادن به کودک:

چنانچه متوجه حرکتی نسنجیده از طرف کودکان شدید خیلی با آرامش و مهربانی به آنها یادآور شوید که حریم خصوصی همدیگر را رعایت کنند و اجازه دهید که بازیشان ادامه یابد. توضیح دهید که چنانچه رعایت نکنند، دیگر اجاز? ادام? بازی را نخواهید داد.

آموزش جنسی کودک

3) همبازی‌های کودک‌تان:

به سن همبازی های کودکتان دقت کنید. مخصوصا در زمانی که مثلا دکتر بازی می‌کنند، اجازه ندهید کودکی که فاصل? سنی بیشتر از 3 الی 4 سال با کودک شما دارد در چنین بازی‌هایی همبازی کودکتان بشود، چرا که احتمال سوءاستفاده از جانب کودک بزرگتر وجود دارد.

کودکان در این سن بایستی کاملا اندام های خصوصی خود را بشناسند. نکته‌ای که لازم است اینجا بدان اشاره کنم این است که بایستی کودکان با مفهوم حریم خصوصی هم آشنا شوند.

مشاهده مقاله  اگر فرزند من اضافه‌ وزن داشته باشد، باید چه‌کار کنم؟ اضافه وزن کودکان

چگونه مفهوم حریم خصوصی را به فرزندم آموزش بدهم؟

حریم خصوصی یعنی فضایی در اطراف شما که دیگران بدون اجازه و رضایت شما حق ورود و نزدیک شدن به آن فضا را ندارند. البته این حریم شامل وسایل خصوصی و بدن شما هم می‌شود. برای آموزش رعایت این حریم به فرزندان حتما بایستی والدین خودشان این مساله را رعایت نمایند. کسب اجازه و در زدن هنگام ورود به اتاق دیگران، کسب اجازه هنگام دست‌زدن به وسایل خصوصی دیگران باعث می‌شود که کودک نیز این رفتارها را بیاموزد. به کودکتان نیز بگوئید که بدن او و مخصوصا اندام‌های تناسلی او جزو حریم خصوصی او محسوب می‌گردد. از اطرافیان کودک، مانند عمو، دایی و دیگران بخواهید که هنگام بوسیدن کودک و بغل‌کردنش از او اجازه بگیرند. به کودکتان بگوئید که بوسیدن لب فقط مخصوص آدم بزرگ‌هایی هست که ازدواج کرده‌اند و به اصطلاح زن و شوهرند.

مشکل نسبتا شایع دیگری که والدین مخصوصا در ارتباط با دختر بچه‌ها مواجه‌اند، خودارضایی کودکان هست.

با خودارضائی فرزندان چه کنیم؟

والدین چندان نگران این مساله نباشند، این رفتار در این سن طبیعی است. هنگامی که مشاهده کردید کودکتان این‌کار را می‌کند، مثلا بالش را لای پاهایش گذاشته و خود را به آن می‌مالد، مرتبه اول خیلی با آرامش و خونسردی به او  بگوئید: “این کاری که انجام می‌دهی کاری زشت و ناپسند است (همانگونه که به کودک آموزش می‌دهیم در حضور دیگران دست در بینی کردن و یا باد معده و روده را خالی کردن زشت و ناپسند هست)”. پس از این مرحله والدین بایستی بیشتر حواس‌شان به کودک باشد و هر وقت دیدند که کودک‌شان مبادرت به این‌کار می‌کند به صورت غیرمستقیم حواس او را پرت نمایند و یا اینکه انجام کاری را از او بخواهند تا مجبور به ترک موقعیت جهت انجام خواست? والدین بشود. سعی نمائید تا کودک‌تان را هیچ وقت ناراحت و یا عصبی و خشمگین به رختخواب نفرستید چون منجر به تشدید خودارضایی کودک‌تان می‌شود.

 

مقالات در مورد روانشناسی خانواده و حقوق خانواده را 

در سایت دانشگاه زندگی بخوانید


کاریزما و کاریزماتیک بودن در سخنرانی ؛ چیزی شبیه یک معجزه!

میشل اوباما و هیلاری کلینتون را خصوصا دختران 17 ساله و جوان آمریکا می شناسند. میشل اوباما جلوه جذابیت است، نزد همه دوست داشتنی است و فن بیان او تحسین همه را بر می انگیزد. آن ها می گویند: فلانی خدای جذابیت است. سخنانش مرا محو خود می کند. خوش صحبت است. هر جا که بنشیند و هر عملی که انجام بدهد ناخودآگاه دیگران را به سمت خود جذب می کند. اصطلاحا مهره مار دارد! تمام آن چه که گفته شد وصف حال فردی کاریزماتیک است که از یک موهبت شاید خدادای و به احتمال زیاد اکتسابی برخوردار است. به راستی کاریزما و کاریزماتیک بودن در سخنرانی ، محافل و گفتگو های دوستانه ای که به صورت روزمره انجام می دهیم یعنی چه؟

عوام کاریزما را نیروی فرا طبیعی و رخدادی ذاتی تلقی می کنند که باعث پیشبرد انسان ها می شود. برخی تصور می کنند کاریزما یک توانایی ماورای طبیعت است که انسان ها را قدرتمند کرده و آن ها را دربرای قانع کردن دیگران با فن بیان توانمند ساخته است. هر نوع دیدی که به کاریزما داشته باشید فرقی ندارد. یکی از کاربرد های گسترده کاریزما در سخنرانی است. فردی که سخنرانی می کند همواره باید از یک کاریزما برخوردار باشد و سعی داشته باشد بحث را با جذابیت خاص خود مدیریت کند. اگرچه برخی معتقدند کاریزما و کاریزماتیک بودن در سخنرانی باید در خون آدم ها وجود داشته باشد اما تجربه ما در آموزش و تحقیق اصول فن بیان و سخنرانی ثابت کرده است بخش زیادی از این توانایی در انسان به صورت مستقیم اکتسابی است و با کسب مهارت نهادینه خواهد شد.

دوست دارید مقتدر باشید و سخنرانی را همچون رهبری پراقتدار مدیریت کنید؟ به دنبال چیزی شبیه یک معجزه در سخنرانی هستید تا هیچ گاه مخاطبان خسته نشده و حواسشان روی شما متمرکز باشد؟ با ما باشید تا در دانشگاه زندگی کاریزما و کاریزماتیک بودن  در سخنرانی به صورت حرفه ای بیاموزید.

مشاهده مقاله  6 راه برای استفاده از تضاد در سخنرانی و جذاب‌تر کردن آن

کاریزما و کاریزماتیک بودن در سخنرانی

بیایید این بار را متفاوت شروع کنیم. چشمان خود را ببندید و به هیچ چیز دیگری فکر نکنید جز یک واژه؛ کاریزما! با شنیدن کاریزما چه چیزی به ذهنتان خطور می کند؟ چه انسان های مشهوری، چه خواننده های پاپ یا بازیگران سرشناسی در ذهن شما نقش می بندند؟ کدام سیاستمدار ذهن شما را پر می کند؟

کاریزما و کاریزماتیک بودن در سخنرانی

ما هم مثل شما چشمان خود را بستیم و افرادی مثل باراک اوباما، گلوریا استاینم، باراک اوباما، بیل کلینتون، مریل استریپ، دایان کیتون و جورج کلونی ذهن ما را پر کردند؛ اما مسلما در ذهن شما افراد دیگری جای دارند. در واقع کاریزماتیک بودن افراد امری نسبی است و قطعا قرار نیست فردی که از نظر ما کاریزماتیک است از نظر شما هم کاریزما داشته باشد. درباره علل این موضوع به بخشی از نتایج تحقیقات صورت گرفته در دانشگاه استنفورد آمریکا توجه کنید:

“هر کسی می تواند کاریزماتیک باشد. در واقع کاریزما و کاریزماتیک بودن از بدو تولد وجود ندارد. انسان ها در طول زندگی در راه های مختلفی قرار گرفته و از افراد مختلفی کسب تجربه می نمایند. همان قدر که یک فرد می تواند کاریزما داشته باشد در یک آن می تواند کاریزما خود را از دست بدهد. در واقع کاریزماتیک بودن مقطعی است. آن چه که خوشحال کننده به نظر می رسد این است که افراد می توانند کاریزما را با خود آگاهی و تجربیاتی که در طول عمر به دست می آوردند در خود بسازند.”

اقتدار کاریزماتیک در سخنرانی

افتداری که یک سخنران می تواند با فن بیان خود به دست آورد از دو راه حاصل می شود: حضور و اعتماد و اطمینان به خود. حضور در سخنرانی اهمیت زیادی دارد. یک سخنران علاوه بر این که باید با نوشتن متن سخنرانی خوب دیگران را به خود جذب کند نشان دهد که با وجود مسافت اندکی که میان او و مخاطبان وجود دارد همواره در کنارشان است. پس مخاطب نباید با وجود این فرد مقتدر کاریزماتیک حواسش به جای دیگری پرت شود. بخش دیگری از سخنرانی به اعتماد به نفسی مربوط می شود که فرد در طول سخنرانی و با حضور خود دارد.

مشاهده مقاله  با هول شدن، اشتباه لپی و تپق زدن در سخنرانی خداحافظی کنید!

کاریزما و کاریزماتیک بودن در سخنرانی

فرض کنید شما در یادگیری موسیقی، کتاب یا مطلب علمی پیچیده کند هستید. باید چند بار یک متن را مطالعه کنید تا بالاخره بفهمید اصل قضیه چه بوده است. همین تصور را نسبت به حداقل یکی از مخاطبان خود داشته باشید. توجه به سوالات افراد در کنار پاسخ گویی گرم به آن ها نشان می دهد شما فردی مقتدر و کاریزماتیک هستید که دیگران را با توجهی که به آن ها دارد جذب خود می کند.

سلطه کاریزماتیک در سخنرانی

سلطه کاریزماتیک روندی است که به دنبال کسب کاریزما و اقتدار در یک فرد صورت می گیرد. فردی که سخنران است و با قوه کاریزما خودش بحث را مدیریت می کند کم کم به قدرت مقبولیتی دست می یابد که اجرا خواسته هایش را شبیه به یک معجزه ممکن می کند.

اگر در مورد روانشناسی خانواده سوالی دارید کلیک کنید

ما در سایت دانشگاه زندگی شما را راهنمایی می کنیم