سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وقت شناسی در ارتباط با دیگران؛ قانونی که هرگز نباید زیر پا گذاشت

جورج واشینگتن ژنرال ارتش، سیاستمدار بلندپایه و از رهبران انقلاب آمریکا و نخستین رئیس‌جمهور این قاره پهناور بود. هر چند که ریاست جمهوری این فرد بر آمریکا حواشی بسیاری در زمان خود به دنبال داشت اما تاریخ گواه ویژگی های مدیریتی خاص واشینگتن می باشد که دست کم هر سیاستمداری را دست به دهان می گذارد. بسیاری از نزدیکان این مقام بلندپایه واشینگتن را اسوه وقت شناسی دانسته اند. هم نشینی با اعضا کنگره آمریکا فقط زمانی صورت می گرفت که عقربه بزرگ ساعت روی 12 می ایستاد. واشینگتن تصویر عملی قوانین نزاکت، تربیتی و اخلاقی در قرار ملاقات ها به معنای واقعی بود. برخی از اعضا کنگره از زبان جورج واشینگتن نقل می کنند که می گفته است: وقت شناسی در ارتباط با دیگران نشانگر احترام ما به آن ها است.

دوره و زمانه عوض شده است اما هنوز وقت شناسی به عنوان یک اصل اخلاقی ثابت و بدون تغییر مانده است. جورج واشینگتن هرگز تکرار نمی شود اما منش اخلاقی او در وقت شناسی در ملاقات با دیگران می تواند بارها و بارها نه فقط توسط سیاستمداران بلکه توسط همه ما تکرار شود. فارغ از مسائل مالی، بحث اعتبار یا حسن شهرتی که بسیاری از ما به دنبال آن هستیم در دنیای انسانی وقت شناسی یعنی با صدای بلند فریاد بزنیم ما برای زمانی که شما در اختیار ما قرار داده اید ارزش قائل هستیم. شما چه فکر می کنید؟

مطلب امروز دانشگاه زندگی را تحت عنوان وقت شناسی، قانونی که هرگز نباید زیرپا گذاشته شود را به تمام کسانی تقدیم می کنیم که اهمیت وقت شناسی را انکار می کنند و هنوز به معجزه وقت شناسی و تاثیرات شکفت انگیز آن در امور زندگی خود پی نبرده اند. اگر شما هم وقت نشناس هستید همراه ما باشید!

اهمیت وقت شناسی در ملاقات با دیگران

William Makepeace Thayer، یکی از نویسندگان مشهور وقت شناسی را به این شکل توصیف می کند:

مشاهده مقاله  دوره تخصصی و جامع خانواده درمانگر

عادت توجه به زمان و گسترش آن در تمام بخش های زندگی مثلا در قرار ملاقات ها، دیدار با دوستان، پرداخت بدهی ها، رفتن به مراکز دینی، ترک محل کار، رفتن به محل کار و شرکت در نشست یا هر نوع سخنرانی و مذاکره همان ویژگی اخلاقی مثبت وقت شناسی در ارتباط با دیگران است.

اهمیت وقت شناسی در ملاقات با دیگران

همان طور که می بینید وقت شناسی نه فقط به شرکت در یک جلسه خاص بلکه به وفاداری ما به عهد و پیمان هایمان نیز مربوط می شود. بنابراین می توان گفت وقت شناسی ارتباط نزدیکی با خوش قولی افراد دارد. پس از وقت نشناسی به عنوان موضوعی که همواره یک سخنران حرفه ای از آن پرهیز می کند بپرهیزید!

مسئله وقت شناسی در ملل

وقت شناسی در ارتباط با دیگران مفهومی جهانی نیست و در ملل مختلف و از منطقه ای به منطقه دیگر تفاوت دارد. مثلا در آمریکا لاتین یا کشورهای حاشیه اقیانوس آرام زندگی مردم با سرعت مختلفی پیش می رود و همه مردم نمی توانند دقیقا وقت شناس باشند. بنابراین مفهوم وقت شناسی در این منطقه فاز به فاز است. البته این به معنای تغییر ارزش وقت شناسی در این مناطق نیست؛ بلکه عرف جوامع نظیر دست دادن هنگام ملاقات، روبوسی یا استفاده از پوشش توسط زنان با هم تفاوت دارد.

لرد نلسون یکی از تاثیرگذارترین قهرمانان دریایی می گوید: همیشه یک ربع زودتر از ساعت مقرر حاضر می شدم و این دقیقا همان چیزی است که از من یک مرد بزرگ ساخت.

چرا وقت شناسی مهم است؟

به جز جنبه انسانی موضوع وقت شناسی یکی از مهم ترین عللی که باعث می شود همواره روی این ویژگی شخصیتی تاکید داشته باشیم مالکیت ارتباطمان با دیگران است. افرادی که زمام ارتباط با دیگران را به دست می گیرند و پیروز میدان هستند دقیقا کسانی هستند که اهمیت وقت شناسی را در یک رابطه درک کرده اند. هر چند در جلسات کوچک با فن بیان عذرخواهی از دیگران می توان 10 دقیقه دیرکرد را جبران کرد اما در جلسات مهم بدقولی به منزله از دست دادن چیزهایی است که هرگز باز پس گرفتنی نیستند.

 

مطالب مربوط به روانشناسی خانواده را کلیک کنید

دانشگاه زندگی شما را راهنمایی می کند


چگونه از ختمشدن تنهایی به افسردگی جلوگیری کنیم؟ خودتنفرگرایی چیس

تا به حال اتفاق افتاده است که حس کنید لایق اتفاقات خوبی که برای‌تان می‌افتد نیستید؟ آیا وقتی در آینه نگاه می‌کنید _ وقتی به لباس‌ها و نوع موهای‌تان خیره می‌شوید _ حس می‌کنید که نه تنها ناامید و آشفته به‌نظر می‌رسید، بلکه به نوعی از خودتان متنفر هستید؟ آیا فکر می‌کنید که ظاهرتان به غایت افتضاح است و حس می‌کنید که بقیه نیز همین طرز تفکر را رجع به شما دارند؟ آیا آرزو می‌کردید که می‌توانستید دوستان بیشتری داشته باشید و با آن‌ها به گردش بروید اما همزمان از پیدا کردنِ دوستان جدید می‌ترسید؟

این‌ها احساسات و افکاری هستند که هر انسانی ممکن است در مقطع خاصی زندگی و عمرش، با آن‌ها رو در رو شود، اما اگر این افکار به لایه‌های بنیادی و درونی زندگی یک نفر نفوذ کنند، آن موقع است که شرایط بغرنجی را برای سلامت روانی وی تعبیه می‌کنند.

خودتنفرگرایی

براساس تحقیقات مذکوری که با همکاری چندین دانشگاه و تعداد زیادی محقق صورت گرفته، مبرهن شد که افرادی که در ریسک بالایی از افسردگی قرار دارند میل بیشتری به تنهایی و غم‌زدگی دارند. این احساسات می‌توانند مردم را به نوع خاصی از تفکر راجع به خودشان رهنمون کند _ تفکری که در آن، خودشان را به شکل خشن و زننده‌ای قضاوت می‌کنند. این محققین همچنین با دلیل و مدارک علمی ثابت کردند که وقتی احساس تنهایی می‌کنید، متوجه می‌شوید که این احساسات ناشی از عدمِ داشتنِ فعل و انفعالات به مقدار دلخواه‌تان با دیگر مردمِ اطراف شما است.

در پسِ این نوع تفکر، این حس نیز بر شما فائق می‌آید که شما به دلیل این نادیده گرفته‌شدن و تنها ماندنِ خود هستید. این نتیجه‌گیری‌های خودساخته، باعث می‌شوند که تنهایی خود را ناشی از بی‌ارزش بودنِ خود بدانید. همچنین در ادام? این تحقیقات مشخص شد که تنهایی، مثل ماشه‌ای برای قراردادنِ خود در سیری مدور و جاودانه از احساس خودقاصری، خودبی‌ارزش ‌پنداری، بی‌قراری، کمبود اعتمادبه‌نفس و غیره قرار می‌دهد. پی‌آمدهای این تفکرات، شامل آشفتگی و مشکلات ذهنی‌ای نظیر افسردگی می‌شود. به عبارت دیگر، افکارِ بی‌ارزش پنداریِ شما، بستری برای دیگر تفکرات منفی خواهند بود.

مفهومِ خودتنفرگرایی، چنان‌که محققین آن را توضیح می‌دهند، حسی درونی ناشی از بی‌ارزشی است که با تنهاییِ ممتد به دست می‌آید و نهایتاً به افسردگی منتهی می‌شود. سردبیر این تحقیق، خودتنفگرگرایی را این‌گونه تعریف می‌کند: (نوعی الگوی احساسی منفی و خودآگاه که تنفر را به سمت و سوی خود ساطع می‌کند). خودتنفرگرایی می‌تواند در ابعاد تنفر از جسم ابراز شود، مانند: (به‌نظر خودم، واقعاً حال به‌هم‌زن هستم) یا می‌تواند در ابعاد افعال و کنش‌ها بروز پیدا کند، مانند: (کارهای من واقعاً باعث می‌شوند منفور به‌نظر بیایم).

مشاهده مقاله  10 نوع از افراد سمی که شما باید تحت هر شرایط و به هر قیمتی از آن‌ها دوری کنید

در تحقیقاتی که پیش از این‌ها در این باب صورت گرفته بود، محققین متوجه شده بودند که نوعی ارتباط بین خودتنفرگرایی و اضطراب اجتماعی، افکار وسواسی، روان‌پریشی گرایی و به‌طور کلی، عدم آسایش وجود دارد. در مقایسه با خجالت و احساس گناه، در طی تحقیقات طولی‌ای که انجام شد، خودتنفرگرایی نقش موثرتری در میان علائم افسردگی ایفا می‌کند. سوالی که آن‌ها نیز به دنبال جوابش هستند: آیا تنهایی می‌تواند از زوایای مختلفی به خودتنفرگرایی و افسردگی منتهی شود؟

تنفر داشتن از خود

عناصر دیگری نیز در این ماجرا دخیل هستند. این‌که وقتی ما افکار خودتنفرگرایی را در ذهن خود می‌پرورانیم و همزمان با آن، نمی‌توانیم از دست آن‌ها خلاص شویم. افکار خودخورانه نیز یکی از کلیدی‌ترین عناصر افسردگی است، به‌طوری که شما مدام فکر می‌کنید که چه‌قدر منفور هستید و تکرار این فکر، شما را بیشتر و بیشتر مستغرقِ افسردگی می‌کند.

به همین سبب، محققینِ این پروژه، احساسات منظم را نیز به مدل و الگوی خود اضافه کردند. در کالبدشکافی‌هایی که در طی این تحقیق انجام شد، دانشمندان متوجه شدند که دو نوع تفکر خاص می‌تواند کمک شایانی به شما کند. فرونشانی و ارزیابی مجدد. اگر مدام به جای این‌که شما چقدر شکست‌خورده و یا پر از عیب و نقص هستید، این تفکرات را از ذهن‌تان بیرون بریزید (فرونشانی) و افکار تازه و مثبت جدیدی را شکل دهید (ارزیابی مجدد)، قطعا از مقادیر آسیب‌پذیری و مشکلات ذهنی شما کاسته می‌شود.

مسیر زندگی درست را تعیین کنید

برای مقالات بیشتر کلیک کنید


3 راز برای حفظ تمرکز و رسیدن به هدف

اگر هدف مشخصی داشته باشید، راحت‌تر می‌توانید تمرکز کنید. اگر می‌خواهید ترقی کنید، باید بدانید روی چه چیزی متمرکز شوید، در این صورت، کارتان را به خوبی انجام خواهید داد و پیروز خواهید شد. اما وقتی هدف مشخصی ندارید و یا ذهن‌تان با افکار مختلفی مشغول است، چطور می‌توانید تمرکز خود را حفظ کنید؟ چگونه این مشکل را حل می‌کنید و به این بی‌نظمی‌ها سامان می‌بخشید؟

هنگامی که افکار درهمی دارید، مغز شما نمی‌داند که باید چه کار کند. برای مثال، شما در حالت عادی در کمتر از 30 ثانیه می‌توانید بند کفش خود را ببندید، اما وقتی عجله دارید، مجبور می‌شوید هم‌ زمان با بستن بند کفش، ساعت خود را نیز نگاه کنید و با این کار کمی گیج خواهید شد و زمان خود را از دست می‌دهید. این قبیل اشتباهات باعث می‌شود احساس نا‌‌امیدی کنید و عصبانی شوید.

در این مقاله، 3 راه برای حفظ تمرکز را بررسی خواهیم کرد:

حفظ تمرکز

  1. آگاهی خود را بیشتر کنید

هنگامی که ذهن شما درگیر مسائل مختلفی است، نمی‌توانید روی هدف اصلی تمرکز کافی داشته باشید. به خود‌تان بگویید، “من الان دارم راجع به چی فکر می‌کنم؟” و جواب‌های خود را بنویسید. اگر لیست جواب‌ها با هدف اصلی شما همخوانی نداشته باشد، می‌فهمید که ذهن‌تان مشغول است. با نوشتن عواملی که باعث حواس‌پرتی شما می‌شوند، می‌توانید بفهمید که چه چیزی مانع تمرکز کردن شما می‌شود. در این صورت، وقتی مسئله‌‌ای فرعی ذهن شما را درگیر می‌کند، سریع‌تر متوجه می‌شوید که باید این فکر را از خود دور کنید.

مشاهده مقاله  چگونه از ختم‌شدن تنهایی به افسردگی جلوگیری کنیم؟ خودتنفرگرایی چیست؟

 

  1. برای حفظ تمرکز اهدافی را انتخاب کنید که به آن‌ها علاقه دارید

هنگامی که موضوعی، بسیار مهم است، به راحتی تمرکز خود را حفظ می‌کنید، چون می‌دانید به دنبال چه هستید. وقتی از افکاری که از ذهن شما می‌گذرند لیستی آماده می‌کنید، روشن خواهد شد که ذهن شما درگیر است و به طور دقیق نمی‌دانید که چه می‌خواهید. دور موضوعاتی که به آن ها علاقه دارید دایره بکشید. فقط در این صورت می‌فهمید که واقعا به دنبال چه هستید. سپس با تمام تلاش خود به دنبال هدف‌تان خواهید رفت.

انتخاب هدف

  1. استراحت کوتاهی داشته باشید

این موضوع بسیار اهمیت دارد. با این استراحت کوتاه ذهن خود را آرام می‌کنید. اشکالی ندارد اگر برای مدتی از فعالیت‌های اصلی کار خود دور شوید، زیرا در این زمان می‌توانید ایده‌های جدیدی پیدا کنید. اجازه دهید که ذهن‌تان کمی آرام شود زیرا در این زمان ذهن شما می‌تواند بهبود یابد و برای حفظ تمرکز دوباره آماده شود. بعد از کمی قدم زدن، مطالعه کردن و یا حتی با آرامش قهوه خوردن، می‌توانید مسائلی را که باید روی آن‌ها متمرکز شوید، بازنگری کنید. سپس با انرژی بیشتری روی اهداف‌تان تمرکز خواهید کرد.

 

روانشناسی خانواده و حقوق خانواده را دنبال کنید

دانشگاه زندگی همراه شماست


جنبههای شخصیتی درونگرایی: آیا شما فردی درونگرا هستید؟

تیپ‌های شخصیتی افراد به شدت با حال و هوای جامعه و زندگی آن‌ها مرتبط است. آن چیزی که جامعه را در قاب گوشی و تکنولوژی خلاصه و دردسترس‌تر کرده باعث شده جنبه‌های شخصیتی درونگرایی خیلی بیش‌تر از گذشته در افراد نمود پیدا کند. جنبه‌هایی که متناسب با تعمیق تفکر افراد، نگرش‌ها و ترجیح‌ آن‌ها در زندگی تعریف می‌شوند.

 

جنبه‌های شخصیتی درونگرایی

این که سعی کنیم درونگرا نباشیم یا این که ویژگی‌های شخصیتی خود را تغییر دهیم امری سلیقه‌ای است؛ اما اگر شما درونگرا هستید احتمالا ویژگی‌های مشترکی با سایر افرادی که همین تیپ شخصیتی را تجربه می‌کنند دارید. مثلا اگر قرار باشد انرژیتان را روی کاری صرف کنید ترجیح می‌دهید آن را به گروه کوچکی از افراد مورداعتمادتان هدیه کنید و اعمالتان روی انجام همان کار متمرکز باشد. احتمالا ترجیح می‌دهید ناهارتان را با دوستان صمیمی خود صرف کنید تا این که در یک گروه بزرگ از غریبه‌ها قرار بگیرید. شاید هنگام صحبت کردن رویکرد آگاهانه‌تری نسبت به ارزیابی خطرات و ریسک‌های موجود داشته باشید و از تنهایی و انجام کارهایی که خودتان برای آن‌ها به تنهایی برنامه‌ریزی کرده بودید بیش‌تر لذت ببرید. احتمالا وقتی که در محیط شلوغی قرار می‌گیرید احساس یک غریق را دارید که دستش به هیچ جایی نمی‌رسد و در کل به محیط آرام، بدون شلوغی و دارای یک حریم خاص که بتوانید زندگی درونی را در آن تجربه کنید بیش‌تر علاقمند هستید.

با توجه به این ویژگی‌ها، امروزه چند تیپ شخصیتی برای افراد درونگرا تعریف می‌شود. تیپ‌هایی که به اشکال مختلفی آنالیز می‌شوند و تطبیق ویژگی‌های شخصیتی با هر یک از این تیپ‌ها احتمالا شناخت بهتری از روحیات ما در اختیار دیگران قرار دهد. اگر مایل هستید بدانید آیا فردی درونگرا هستید و سپس در کدام یک از طبقه‌بندی‌های این تیپ شخصیتی قرار می‌گیرید همراه دانشگاه زندگی باشید.

مشاهده مقاله  مروری بر نقش نگرش و رفتار در علم روان‌شناسی

جنبه‌های شخصیتی درونگرایی: آیا شما فردی درونگرا هستید؟

اگر از اطرافیانتان درباره جنبه‌های شخصیتی درونگرایی و این که برونگرا هستند یا نه بپرسید جواب واحدی دریافت نمی‌کنید. مثلا در بسیاری از گفتگوهایی که با افراد صورت گرفته به درونگرایی اذعان داشتند در حالی که در حد میانه درونگرایی و برونگرایی قرار داشتند. بنابراین این شما هستید که باید با در نظر گرفتن چند فاکتور مهم، جنبه‌های شخصیتی درونگرایی را در اطرافیانتان ردیابی کنید.

درونگراییتیپ اول: درونگرایی اجتماعی

به این جمله دقت کنید:

“من معمولا سعی دارم برنامه روزم را طوری تنظیم کنم که ساعاتی را برای وقت‌گذرانی و خلوت با خودم داشته باشم.”

این جمله بیانگر تمایل فرد درونگرایی است که به جای حضور در جمع‌های بزرگ، حضور میان دوستان و حتی خلوت تنهایی خود را ترجیح می‌دهد. البته درونگرایی به معنای جمع‌گریزی نیست. فرد درونگرا بر خلاف تصور دیگران جامعه‌ستیز نمی‌شود؛ بلکه در افکار خود غرق می‌شود و با وجود قرار گرفتن در جمع، بیش‌تر به خودش و احساساتش می‌پردازد.

تیپ دوم: درونگرای خویشتن‌نگر

به این جمله توجه کنید:

“من معمولا به حس درونم گوش می‌دهم.”

از جنبه‌های شخصیتی درونگرایی که در این تیپ قرار می‌گیرد می‌توان به غرق شدن در افکار سرگرم‌کننده اشاره کرد. البته این حالت یک حالت عصبی نیست؛ بلکه نوعی درونگرایی یا خویشتن‌نگری خلاقانه است که هرگز نباید مورد نکوهش اطرافیان قرار گیرد. درون‌گراها نیاز دارند تا زمان‌هایی را به دور از دنیای برون‌گراها بگذرانند و انرژی و نیروی خود را برای اوقات بعدی بازیابی کنند. اطرافیان فردی که درونگرا است باید در نگرش خود تجدیدنظر کنند و چنین افرادی را که در آغوش تنهایی خود بیش‌تر به خودنگری می‌پردازند درک نمایند.

 

برای انتخاب راه و مسیر زندگی درست کلیک کنید

دانشگاه زندگی با آگاهی راه درست را به شما نشان می دهد


نشانهها و تکنیکهای مدیریت اختلال اضطراب تا رفع آن

همه آن افرادی که نقاب آرامش به صورت می‌زنند و گاهی تظاهر به ایده‌ال بودن شرایط می‌کنند درگیر اختلال اضطراب به عنوان فراگیرترین اختلال روانی در دنیا هستند! احتمالا نه آن‌ها و نه شما دقیقا بدانید که بیش از 40 میلیون نفر از افراد زیر 18 سال در آمریکا با این اختلال رو به رو هستند و اگرچه از هر 10 نفر، 6 نفر آن‌ها از این اختلال رهایی پیدا می‌کنند اما بسیاری از کسانی که درگیر این مشکل هستند از این که اضطراب اصلا یک مشکل می‌تواند باشد یا نه بی‌خبر می‌باشند!

ای کاش مشکل اضطراب فقط اضطراب بود؛ آن گاه مدیریت اختلال اضطرابی خیلی ساده‌تر از آن چیزی بود که فکر می‌کردیم. اما در واقعیت بیش از نیمی از کسانی که با اختلال اضطراب شناسایی شده‌اند به افسردگی مبتلا هستند. به علاوه این مشکل نه تنها افراد بالغ بلکه 25 درصد کودکان و نوجوانان را خصوصا از سن 13 تا 18 سالگی به خود درگیر می‌کند. دقیقا مثل ویروسی که به صورت بیولوژیک عملکرد دستگاه‌های مرتبط را علاوه بر سلول‌های هدف، دستخوش تغییر می‌کند!

 

اختلال اضطراب

اختلال در مراکزی که مسئول تعادل خلق و خوی فرد هستند نظیر بخش‌های ترشح‌کننده سروتونین، دوپامین و نوراپی‌نفرین عامل اصلی ایجاد اختلال اضطراب شناسایی شده‌اند. از آن جایی که اضطراب تبدیل به یکی از بخش‌های جدایی‌ناپذیر ما در زندگی روزمره شده است تصمیم گرفتیم با نگاهی جامع‌تر به این مسئله و راهکارهای مدیریت آن بپردازیم.

نشانه‌ها و تکنیک‌های مدیریت اختلال اضطراب تا رفع آن

در صورتی که از وجود اضطراب عمومی رنج می‌برید احتمالا حداقل یکی از چند نشانه‌های زیر را در خود مشاهده کرده‌اید:

  1. نگرانی پایدار و بیش از حد
  2. تلاطم درونی و آشفتگی خاطر
  3. اختلال در تمرکز
  4. اختلال در خواب
  5. کج‌خلقی
  6. سرگیجه
  7. تعریق
مشاهده مقاله  جنبه‌های شخصیتی درونگرایی: آیا شما فردی درونگرا هستید؟

 

اختلال اضطراب

اما برای هر یک از این علائم چه راهکارهایی را تا کنون امتحان کرده‌اید؟ هر یک از این نشانه‌ها را می‌تواند در 3 مرحله زیر تخفیف داد:

  1. بازنگری شناختی
  2. خودمراقبتی
  3. درون پویی یا مراقبه (مدیتیشن)

بازنگری شناختی: حل مسئله، کشف شواهد و فکر و خیال را متوقف کنید!

بیش از فکر کردن به یک موضوع، حقه‌ای است که ذهن ما برای ارزیابی سناریوهای مختلف موجود جهت حل یک مشکل پیاده می‌کند. در حالی که معمولا هیچ راهی برای پیش‌بینی نتایج آینده و آن چیزی که قرار است اتفاق بیفتد وجود ندارد. شاید یکی از تکنیک‌های مناسب برای جلوگیری از ورود فکر و خیال به ذهن استفاده از ابزارهایی مثل یک باند لاستیکی محکم و بستن آن دور مچ باشد. به محض این که فکر و خیال متفرقه به سرتان زد در یک پویش خودآگاهانه باند را بکشید. با برخورد لاستیک بخ سطح پوست توانستید یک تلنگر را از راه فیزیکی به ذهنتان وارد کنید.

در مرحله بعد و برای کنترل اختلال اضطراب باید مهارت حل مسئله را بیاموزید. اولین گام این است که به توانایی خودتان برای رفع و رجوع مشکلات ایمان آورید. باید بگذارید جنبه‌های منفی و مثبت یک موضوع آشکار شود و با مدیریت یک موضوع به مرور زمان در حل مسائل مهارت کسب کنید. آن میزان توانایی و مهارت شما در مدیریت مشکلات بیانگر ایمان شما و ذهنتان به توانایی‌هایتان است.

 

اختلال اضطراب

خودمراقبتی: مدیریت اضطراب و بهداشت خواب

برخی از تکنیک‌های اضطراب که در دسته خودمراقبتی قرار می‌گیرند از نوع فعالیت‌های فیزیکی نظیر خواندن ( آوازخوانی)، ورزش و رقص یا پرداختن به هنرهای تجسمی و غیرتجسمی می‌باشند. به هر حال فعالیت‌ متعادل سطح کورتیزول بدن را کاهش و سطح اندروفین را افزایش می‌دهد. در حالی که سطح کورتیزول کاهش می‌یابد استرسی که با آن مواجه هستید کم می‌شود و در عین حال اندورفین باعث می‌شود حالت روحی بهتری را تجربه کنید. به علاوه با خندیدن و شوخ‌طبعی هم به دلیل ترشح مقادیری از دوپامین، بدن تجربه بهتری در رویارویی با اضطراب خواهد داشت.

برای مطالعه ادامه مطلب روانشناسی خانواده را کلیک کنید

دانشگاه زندگی همراه شماست