سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خلق عادات بهتر در زندگی با استفاده از استراتژی نظامی

سان تسو یک استراتژیست افسانه ای نظامی در چین باستان و نویسنده کتاب مشهور “هنر جنگ” است. او استاد “قدرت نرم” و پدر “جنگ چابک” بود و ترجیح می‌داد بدون جنگ و یا با استفاده حداقلی از خشونت، بر ساده ترین نبردها پیروز شود. کتابی که منجر به خلق عادات بهتر در زندگی و امور جنگی آن روزهای سرزمین چین شد.

در بخشی از کتاب هنر جنگ این چنین می‌خوانیم:

در جنگ، یک استراتژیست پیروز کسی است که فقط به دنبال جنگیدن بعد از کسب پیروزی در آن جنگ باشد! مسیر جنگ را از راه‌های غیرقابل انتظار برای دشمن و نقاط بدون دفاع شروع کنید. تکنیک‌های نظامی مثل آب هستند. آب از مناطق بالاتر به سمت پایین هجوم می‌آورد. جنگ جلوگیری از آن نیرویی است که قوی‌تر بوده و یورش بر نیرویی می‌باشد که ضعیف‌تر است!

 

عادات بهتر در زندگی

در بحث روانشناسی و در متونی که به خلق، پرورش و ترک عادات روزمره زندگی می‌پردازند نطق‌ها و نوشته‌های سان تسو از کتاب ارزشمند “هنر جنگ” بارها استفاده شده؛ چون در این کتاب راه سریع‌تر و بی‌دردسر رسیدن به هدف ذکر شده است.پس با دانشگاه زندگی همراه باشید تا متوجه شوید چه طور تکنیک‌ها و استراتژی‌های نظامی برای خلق عادات بهتر در زندگی می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند.

خلق عادات بهتر در زندگی با استفاده از استراتژی نظامی

اگر قرار باشد عادات بد زندگی را به همان جوانحی که در کتاب سان تسو ذکر شده تشبیه کنیم؛ همه چیز با شکست رو به رو می‌شود و ما بازنده میدان هستیم! اما چرا؟!

در زندگی عادات نامناسبی که ما دنبال می‌کنیم بر خلاف تصور ما، طرفِ قدرتمند جبهه جنگ ر تشکیل می‌دهند. بنابراین یورش مستقیم و جنگیدن با این عادات برای خلق عادت‌های بهتر نتیجه‌ای جز شکست خود ما را در برندارد!

مشاهده مقاله  چگونه نشانه‌های خودشیفتگی را در دیگران تشخیص می‌دهید؟

به برخی از همین عادات آشنایی که هر روز با آن‌ها ممکن است سر و کار داشته باشیم توجه کنید:

  • ما سعی داریم رژیم غذایی خوبی را در شبانه‌روز داشته باشیم در حالی که هر شب تقریبا با دوستانمان شام را بیرون از منزل صرف می‌کنیم!
  • ما سعی داریم یک کتاب خوب را در شرایطی که سر و صدا و شلوغی بر محیط غالب است تالیف کنیم!
  • ما سعی داریم در خانه‌ای به کاهش وزن بپردازیم که پر از شیرینی و غذاهای چرب است!
  • ما سعی داریم تکالیف مدرسه را در شرایطی انجام دهیم که تلویزیون همواره روشن است!
  • ما سعی داریم روی امور دیگر تمرکز کنیم در حالی که به صورت مداوم اعلان پیام‌ها را در شبکه‌های اجتماعی و روی گوشی هوشمند خود می‌بینیم!

 

عادات بهتر در زندگی

طراحی استراتژی جنگی برای خلق عادات بهتر در زندگی

بر اساس آن چه که در این کتاب می‌خوانیم، سان تسو هرگز نیروهای خود را به سمت نقاطی که قوی‌تر بودند و نیروی دفاعی زیادی داشتند روانه نمی‌کرد. بنابراین انتظار می‌رود ما هم برای خلق عادات بهتر در زندگی ابتدا عادات خوب خود را بهتر و قوی‌تر کنیم تا بهبود یابند؛ سپس بعد از این که موقعیت بهتری برای حمله ایجاد شد به سمت ترک عادات و خلق عادات جدید پیش برویم.

خلق عاداتی که حفظ آن‌ها ساده‌تر است

سان تسو معتقد است تنها زمانی ما مجاز به دفاع هستیم که نقطه حمله، قابل دفاع نباشد. بنابراین اگر قرار باشد یک هدف مشابه در زندگی در مسیر بهتر شدن عادات خود داشته باشیم باید از آن عاداتی شروع کنیم که حفظ و پایبندی به آن‌ها راحت‌تر باشد.

 

روانشناسی خانواده و حقوق خانواده را دنبال کنید


10 راه ثابت شده روانشناسی که حیوانات خانگی میتوانند به سلامت ذهن

از نظر روانشناسی ارتباط محکم و صمیمی میان انسان و حیوان خانگی، بسیار قوی‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنیم. و این ارتباط قوی، با بسیاری از فواید برای سلامت هردو همراه است و این حقیقت، کاملاً غیر قابل انکار است. براساس تحقیقی که در سال 2015 در یکی از دانشگاه‌های معتبر جهان اتفاق افتاد، مبرهن شد که 95 درصد از کسانی که صاحب حیوان خانگی هستند، به آن‌ها به منزل? یکی از اعضای مهم خانواده‌شان می‌اندیشند. و این مسئله به میزان سن ما ارتباط ندارد. کودکان، نوجوانان، جوانان و یا حتی افراد سالمند نیز در این امر مشترک هستند. از این روی، حیوانات خانگی و سلامت روانی، دست در دستِ هم به سمت بهبود حرکت می‌کنند.

هرچه به زمان حال نزدیک‌تر می‌شویم، تأثیر حیوانات خانگی بر سلامت روانی انسان نیز نمایان‌تر می‌شود. تا جایی که فواید داشتن یک سگ یا گربه در خانه، از نظر علمی کاملاً اثبات شد. حیوانات خانگی به درمانِ افسردگی، استرس و اضطراب فراگیر کمک شایانی می‌کنند. به علاوه، آن‌ها همنشین مناسبی بوده و از میزان تنهایی انسان می‌کاهند. ناگفته پیداست که حیوانات خانگی عشق بی‌قید و شرطی را نثار ما می‌کنند.

تحقیقات اخیر درباره‌ی حیوانات خانگی و سلامت روانی انسان‌ها

اولین تحقیقی که راجع به حیوانات خانگی و تأثیرشان بر روی سلامت روانی انسان‌ها و تاثیر آن بر افسردگی انجام و منتشر شد، مربوط به 30 سال پیش است. دکتر روان‌شناس آلان بک از دانشگاه بورجِر و دکتر روان‌پزشک آرون کِچِر از دانشگاه پنسیلوانیا در تهیه و تنظیم این تحقیق نقش داشتند. در ادامه، آن‌ها تمام اتفاقاتی که در هنگام نازکردن یک سگ توسط انسان در بدنش می‌افتد را اندازه‌گیری کرده و به لیست زیر رسیدند:

کاهش فشار خون

کاهش سرعت تپش قلب و کاهش استرس

متعادل‌تر شدنی سرعت تنفس

از بین رفتنِ تنش در عضله‌ها

این‌ها همه علائمِ از بین رفتنِ استرس هستند. از این رو، محققین متوجه شدند که مدارک جسمانی بسیاری برای اثبات فواید حیوانات خانگی وجود دارد.

حیوانات خانگی

قدرت درمان به‌کمک حیوانات خانگی

از آن زمان به بعد، دانشمندان هرروزه اطلاعات بیشتر و بیشتری راجع به ارتباط میان حیوانات خانگی و سلامت ذهنی ما کشف می‌کنند. به همین سبب، درمان به کمک حیوانات خانگی یکی از برنامه‌هایی است که حالا و امروزه، نقش بسیار مؤثری را در درمان افراد ایفا می‌کند. به علاوه، افراد می‌توانند با داشتن یک حیوان حمایت‌گر و مهربان، سودهای مختلفی ببرند.

از ده? 1990، برنامه‌‌های درمانی روانشناسی، گرهِ محکمی با روش درمان به کمک اسب‌ها خوردند. برنام? درمان به کمک اسب‌ها، شامل ارتباط فیزیکی با اسب می‌شود. ارتباط عمیق میان انسان و اسب سبب می‌شود که فرد احساسات و مشکلات روانی‌اش را بروز دهد. آن‌ها این‌کار را از طریق یک تجرب? قدرتمند، مستقیم و غیر شفاهی انجام می‌دهند.

اگرچه که امروزه و با توجه به بالا رفتن میزان درک ما از فواید حیوانات خانگی، می‌توانیم این روش درمانی را در خان? خودمان انجام دهیم. در ادامه، 10 مورد از انواع حمایت‌های حیوان خانگی از سلامت ذهنی انسان از نظر روانشناسی را خواهید خواند.

داشتن فعل و انفعالات با حیوانات خانگی میزان هورمون‌های استرس ما را کاهش می‌دهد

تحقیقاتی که در باب ارتباط میان حیوانات خانگی و سلامت ذهنی انسان شکل گرفته‌اند، مبرهن کردند که نوازش کردن و یا بازی کردن با یک حیوان خانگی هورمون‌های مربوط به استرس را کاهش می‌دهند. و این فایده، می‌تواند به راحتی پنج دقیقه بعد از تماس ما و حیوان خانگی صورت بگیرد. به همین منظور، حیوانات خانگی می‌توانند گزین? بسیار مناسبی برای افرادی باشند که از انواع و اقسام اضطراب رنج می‌برند.

بازی کردن با یک سگ یا یک گربه می‌تواند میزان استروئین یا دوپامین ما را بالا ببرد. این‌ها، هورمون‌هایی هستند که به میزان آرامش و ریلکس شدنِ سیستم عصبی ما کمک می‌کنند. وقتی با به حرکت بامزه‌ی حیوان خانگی‌مان لبخند می‌زنیم، این کار می‌تواند شرایط لازم برای ترشح (هورمون شادی) را شبیه‌سازی کند.

حیوانات خانگی و سلامت روانی: کاهش استرس

به علاوه، داشتن فعل و انفعالات با یک حیوان خانگی خون‌گرم و بازیگوش می‌تواند میزان هورمون کورتیزول را در بدن کاهش دهد؛ هورمونی که به استرس و اضطراب مربوط است. و همین کار سبب افزایش آکسیتوسین می‌شود _ یک‌جور هورمون طبیعی دیگر در بدن که سبب کاهش طبیعی استرس و به دنبال آن کاهش افسردگی می‌شود. به همین دلیل است که روش‌های درمانیِ وابسته به حیوانات می‌توانند تأثیر شگرفی داشته باشند.

به همین منوال دانشمندان به دریافتن اطلاعات جدید پرداختند و متوجه شدند که نوازش یک حیوان می‌تواند میزان فشار خون شما را کاهش دهد. پس به همین سبب، بر روی کاهش استرس نیز تأثیرگذار است. تحقیقات بارها نشان داده‌اند که داشتن یک سگ می‌تواند به بچه‌های بیش‌فعال یا تندمزاج و عصبی کمک کند.

در یک آزمایش روانشناسی جمعی، یک گروه از افراد بزرگ‌سال که مشکل استرس و اضطراب فراگیر داشتند، در محل آزمایش جمع شدند. از آن‌ها خواسته شد تا یک خرگوش، یک لاک‌پشت و یک اسباب بازی را لمس و نوازش کنند. همان‌طور که انتظار می‌رود، لمس و نوازش اسباب بازی هیچ تأثیری بر روی آن‌ها نداشت. اما در عوض، نوازشِ یک خرگوش یا یک لاک‌پشت سببِ آزادشدنِ استرس و اضطراب‌شان شد. به علاوه، حتی کسانی که علاقه‌ای به حیوانات نداشتند نیز از این فواید بهره‌مند شدند.

 

ادامه مطلب را اینجا بخوانید

www.daneshgahezendegi.com


دخترانی که کمبود محبت دارند در روابطشان دچار مشکل میشوند

آیا شما فکر می‌کنید که الگوی روابط در همه جا و هر زمانی ثابت است؟ آیا اینگونه فکر می‌کنید که مهم نیست رابطه از کجا شروع شود؛ بالاخره به پایان می‌رسد و در همان لحظه حس خیانت و سوء‌استفاده از شما به پایان می‌رسد؟ آیا رابطه شما با دیگران همانند رابطه شما با مادرتان است؟ چه باید کرد؟ آیا شما برای همیشه در یک چرخه گیر افتاده‌اید؟ پاسخ “نه” است. راه‌حل این است که ببینید در خود چه احساسی دارید.

من فکر نمی‌کنم که دخترانی که کمبود محبت دارند، قربانی هستند؛ اما به‌عنوان افرادی که توانایی‌ها و قدرت خود را درک نکرده‌اند و تمایلی به دانستن انگیزه‌های دیگران ندارند و به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که به آن‌ها خدمت نکنند و راه خود را کج می‌کنند، نظر دیگری دارم.

این‌ها رفتار‌های مقابله با ناسازگاری‌هاست که ما از کودکی آن‌ها را برای کاهش تعارض و دردی که حس می‌کردیم، انجام می‌دادیم. اغلب این رفتارها آگاهانه نیستند و ریشه در فرضیاتی ناگفته دارند که در روابط خانوادگی وجود دارد و روانشناسان به آن “مدل‌های ذهنی” می‌گویند. سبک وابستگی‌های احساسی ما، بازتاب آن مدل‌های ذهنی است که در شرایط استرس‌زا و پرتنش مدیریت احساسات و واکنش‌ها را یاد نگرفته‌ایم. از این نقطه نظر، با شناخت سبک‌های وابستگی احساسی، می‌توان احساسات را تعدیل وتنظیم کرد.

کمبود کحبت نداشتن

تشخیص سبک وابستگی احساسی شما

اگر شما وابستگی‌های احساسی امنی داشته باشید(مانند بزرگ شدن با عشق و محبت و حمایت پدر و مادر)، در دنیا با انعطاف‌پذیری بیشتری زندگی می‌کنید و قادر به بازگشت از اشتباهاتتان و حرکت به سوی اهداف خود خواهید بود. به خوبی درمورد خود و دیگران شناخت کسب می‌کنید. در زمان‌های پرتنش، وقتی شما نگران و تنها هستید و ترس وجودتان را فرا می‌گیرد، قادر خواهید بود خود را آرام کنید؛ زیرا لحظاتی را به‌خاطر می‌آورید که مورد حمایت قرار گرفته بودید. درمقابل، وابستگی احساسی ناامن، سه حالت مختلف خواهد داشت، که همه‌ی آن‌ها نتیجه‌ بزرگ شدن با یک پرستار، یا کسی که شما را بدون عشق بزرگ کرده و یا کسی که باعث شده شما نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید، است. نتیجه آن هم این است که نمی‌توانید در شرایط پرتنش، احساسات خود را مدیریت کنید.

مشاهده مقاله  مقدمه ای بر مسئل? حریم شخصی و دلیلِ ضرورت آن

اولین سبک وابستگی‌های احساسی ناامن، “نگران و مضطرب” است: چنین فردی واقعا خواستار عشق و حمایت است، اما به‌شدت به رد شدن و نگرانی‌های درمورد آن، حساس است. اگر چنین شرایطی برای شما باشد، شما تمایل دارید روابط را درک کنید، ولی زمانی که احساس تهدید می‌کنید، زود عصبانی می‌شوید. گاهی شما بخاطرچنین شرایطی رابطه خود را خراب می‌کنید چون شما نمی‌توانید نیاز‌های خود را بدرستی بیان کنید.

دومین سبک وابستگی‌های احساسی ناامن”بی‌توجه اجتنابی” است: مهارت‌های مقابله‌ای چنین فردی متفاوت است. بی‌توجه اجتنابی از همان دوران کودکی شما را مستقل می‌کند، طوری که نیاز به روابط نزدیک ندارید. شما روابط خود را با حفظ دیوار‌ها اداره می‌کنید. هرگونه تهدیدی برای کنترل کردن شما، بلافاصله از طرف شما مقابله خواهد شد(اغلب با خروج از رابطه). توجه داشته باشید این مکانیزم با اینکه باعث کاهش فضای پرتنش می‌شود اما شما را خوشحال نمی‌کند؛ اما این تنها راهی است که می‌دانید و تمایل دارید از سقوط دوری کنید.

اما همه اجتناب‌ها روابط را رد نمی‌کنند. در ترس اجتنابی، افراد می‌خواهند ارتباط نزدیکی داشته باشند، اما بخاطر حس ترسی که دارند از جذابیت‌های آن ارتباط بهره‌ای نمی‌برند. زیرا دختری که می‌خواهد یک رابطه را شروع کند، وجود ترس و نگرانی در رابطه برایش خوشایند نیست. اگر این فرد شما باشید، شما درمورد دیگران به‌خوبی فکر می‌کنید و درک خوبی از آن‌ها خواهید داشت اما نسبت به خودتان شناخت و نظرات کمتری دارید و شما تمایل دارید که روابطتان به یک چارچوب قابل تعریف برسد.

زمانی که شما به سبک وابستگی احساسی خودتان فکر می‌کنید، این را هم در نظر داشته باشید که می‌توانید آن‌ها را تغییر دهید. شما باید ببینید که چگونه می‌توانید در روابط به خوبی واکنش نشان دهید و چگونه احساسات منفی و استرس را مدیریت کنید.

 

روانشناسی خانواده را کلیک کنید


وقتی که حسادت ازدواج شما را تهدید میکند، چه باید کرد؟

بارها و بارها از من می‌پرسند که حسادت غیر منطقی را چگونه باید تحت کنترل خودمان دربیاوریم. به طور معمول، افراد متوجه می‌شوند که احساس آن‌ها هیچ دلیل و یا هیچ مدرک موثقی را همراه خود ندارد، اما قادر با کنترل این احساس نیستند. به علاوه، فرد معمولاً متوجه می‌شود که این احساس یک ذات خبیث‌تر از نفسِ خویش را نیز دارا است، این ذات که شما حتی نمی‌توانید با آن مخالفت کنید و یا رهایش کنید، حال آن‌که از نتایج مخربش آگاهی دارید.

چنین رفتاری اصولاً همراه با سوال‌پیچ کردن افراطی همسر، شکاک بودن و همچنین تهمت زدن همراه است. بسیاری از افراد از اینکه نمی‌توانند بدون هیچ مدرکی به همسر شکاک خود ثابت بکنند که واقعاً مشکلی وجود ندارد، ناامید می‌شوند. این مسئله تبدیل به یک چرخ? رشد کننده از عصبانیت و خشم می‌شود که بعدها، فرد شکاک از آن به عنوان برهانی برای صحتِ شک خود استفاده می‌کند.

فردِ حسادتگر اغلب به سختی تلاش می‌کند تا این رفتار و اخلاقش را کنار بگذارد و این ناتوانی باعث می‌شود که احساس بدبختی و بیچارگی به او دست بدهند. او باور دارد که اگر بتواند از هر راه ممکنی شک خود را به مرحل? اثبات برساند، احساس بهتری خواهد داشت.

سفسطه و یا استدلال غلطی که در این طرز فکر موج میزند، این است که اعتماد فرد مقابل ابداً قابل اثبات نیست؛ اما به راحتی قابل انکار است. یعنی فرد می‌تواند به راحتی و با هر حرفِ درست یا ندرستی قبول کند که فرد مقابلش در حال کار اشتباهی است، اما با هزار مورد مدرک موثق هم حاضر به باورِ بی‌گناهیِ وی نیست. توضیحِ اعتماد این است که ما باور داشته باشیم که یک مسئله درست و صحیح می‌باشد.

برای همین منظور، بدون هیچ مدرکی بر علیه این ادعا، اگر ما خواستار یک رابط? رضایت بخش هستیم، باید بدانیم که اعتماد به معشوق‌مان یک امر ضروری محسوب می‌شود.

حسادت

یکی از سخت‌ترین مسائلی که همیشه به آزار و اذیت بشر پرداخته، این است که ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم به طور قطع و یقین مطمئن باشیم که یک امر صحیح است. ما اغلب از این‌که به یک نفر اعتماد کنیم می‌ترسیم، چرا که فکر می‌کنیم نهایتاً به ما آسیب خواهند زد و یا ناامید خواهیم شد. برای همین منظور، خودمان را دچار هزارن فراز و نشیب مختلف می‌کنیم تا خودمان را از درد و رنج و فقدانِ احتمالی دور نگه داریم. اما جالب است که با تلاش برای محافظت از خودمان، دقیقاً خودمان را به چاهِ بلایا می‌اندازیم. به عبارت دیگر، زنی که به شدت شوهر خود را زیر نظر دارد و از این‌که به او اعتماد کند واهمه دارد، با همین بی اعتمادی و شکاکی، ازدواج خود را از هم می‌پاشاند. به عنوان یک نتیجه‌گیریِ کلی، او خودش را دچار همان درد و فقدانی می‌کند که سعی داشت از خودش را از آن‌ها دور کند.

چه چیزی سبب به وجود آمدن حسادت غیرمنطقی می‌شود؟

برای کسی که می‌خواهد نحوه ی کنترلِ حسادت غیر منطقی‌اش را بیاموزد، قدم اول این است که بداند دقیقاً چه چیزهایی می‌توانند سببِ به وجود آمدن این طرز تفکر شوند. اغلب این چنین است که یک فردِ مستعد برای شک و حسادت غیر منطقی احتمالاً مشکلاتی از قبیل احترام به نفسِ پایین، احساس ناامنی، ترس از آسیب‌پذیری و یا ترس از ترک شدن را دارد.

کسی که احترام به نفسِ پایینی دارد ممکن است احساس کند که لیاقت دوست داشته شدن را ندارند، یا این‌که نمی‌تواند باور کند که ممکن است همسرش آن‌قدر او را دوست داشته باشد که همیشه پایبند به او و عشقش بماند. احتمالاً این احساسات ریشه در نوعی سوءاستفاده در گذشت? شخص و روابط گذشت? شخص دارند که باعث شده‌اند حالا و در لحظ? اکنون، فرد حس کند که غیر قابل دوست داشتن است.

برای مثال، اگر به یک نوجوان گفته شود که: (اگر توهم کمی شبیه به برادرت بودی می‌توانستی یک دوست دختر داشته باشی) این باور در او شکل می‌گیرد که حتماً مشکل خاصی در او وجود دارد. بسیاری از اوقات ما پیام‌هایی از این قبیل _ گاه زیرکانه و غیر قابل تشخیص و گاه بسیار واضح _ را دریافت می‌کنیم که می‌تواند در فرآیند رشد، باورهای ما را راجع به خودمان شکل دهد.

احساس ناامنی نیز ممکن است ریشه در کمبودِ احترام به نفس داشته، و یا مربوط به شرایطی شود که در آن، فرد در گذشته ضرب? روحی خورده باشد. همین نتیجه و احتمالات برای ترس از ترک شدن نیز صدق می‌کنند. وقتی که ما فقدان عظیمی را تجربه کرده باشیم در حالی که شانسِ تصحیح آن را نداریم، آن زمان است که یک نوع ترس گسترده و یا واکنش اجتنابی را در شرایط مشابه برای خودمان پیش می‌گیریم. اگرچه، همان‌طور که قبل‌تر نیز توضیح دادیم، این اجتناب ممکن است که ترس از ترک شدنِ ما را به ورط? حقیقت بکشاند.

برای یافتن مسیر زندگی درست با ما همراه شوید

سایت دانشگاه زندگی همراه شماست


3 دلیلی که باید همین الان از مقایسه کردن خود با دیگران دست بردار

در دنیایی که همه چیز در ویترین شیک و مجللی نظیر شبکه‌های اجتماعی ظاهر متفاوتی به خود می‌گیرد گاهی تلاش برای این که از مقایسه کردن خود با دیگران درست برداریم هم دشوار می‌شود. همه دوست دارند بهترین و بی‌نقص‌ترین نمونه از آن چیزی که واقعا هستند را به نمایش بگذارند و لذا جنگیدن با این تبی که هر روز داغ‌تر و آتشین‌تر می‌شود کمی دشوار است. اما حقیقتی که پشت این همه نارضایتی قرار دارد چیست؟

خواستن آن چه که دیگران دارند و تلاش ما برای رسیدن به آن چیزی که دیگران هستند باعث و بانی به وجود آمدن هسته این ناراضایتی هستند. وقتی که این هسته با نگاه کردن به زندگی دیگران، سرزنش خود، کاهش اعتماد به نفس و وخامت اوضاع اجتماعی و اقتصادی همراه می‌شود به مرور خوشحال‌ بودن و لذت بردن از زندگی تقریبا دشوار می‌شود. این در حالی است که پما چودرون در کتاب خود معتقد است شغل هر کس نه کار کردن و درآمدزایی، نه زحمت کشیدن و رسیدن به موفقیت بلکه این است که به همان شکلی که خلق شده باشد و بماند.

 

مقایسه خود با دیگران

با این مقدمه تصمیم داریم امروز به یکی از آفات روانی مهم در علم روانشناسی که اتفاقا در زندگی ما خیلی بیش‌تر از دیروز ریشه دوانده است بپردازیم. با دانشگاه زندگی همراه باشید.

3 دلیلی که باید همین الان از مقایسه کردن خود با دیگران دست بردارید!

یکی از خاطرات دوران مدرسه برای همه ما زمانی است که احتمالا معلم هنگام امتحان گرفتن به برخی از بچه ها این تذکر را می‌داد: سعی کن به برگه امتحانی خودت نگاه کنی! اکنون وقتی که به این جمله فکر می‌کنیم متوجه می‌شویم که این جمله حاوی یک پیام عمیق‌تر و اصلی‌تری هم بود. این که این مسابقه فقط و فقط مخصوص به تو است و سعی کن برای مسابقه‌ات خودت تلاش کنی. پس وظیفه تو است که این امتحان را پشت سر بگذاری و نیازی نیست که برای انجام کارهایت به بقیه تکیه کنی!

مشاهده مقاله  9 استراتژی برای این‌که ترس های خودمان را به فرزندان‌مان منتقل نکنیم

 

مقایسه کردن خود با دیگران

حالا همین جمله تکراری و آشنا تبدیل شده است به شرح حال بسیاری از ما که در زندگی مشغول مقایسه کردن خود با دیگران هستیم. این جمله نشان می‌دهد که حتی اگر آن چه که در برگه امتحانی می‌نویسیم انتظار دیگران را برآورده نکند مقصر ما نیستم. نحوه پیش‌بینی دیگران نسبت به نتیجه کاری که ما انجام می‌دهیم تنها به سلایق، تجربیات و معیارهای آن‌ها مربوط می‌شود و لذا ما کنترلی روی این قضیه نداریم!

اما فکر می‌کنید چه دلایل دیگری وجود دارد که باید همین الان از مقایسه کردن خود با دیگران منصرف شویم و فقط و فقط به مسیری که انتخاب کرده‌ایم یا خواه ناخواه در آن قرار داریم فکر کنیم؟

مقایسه کردن، خوشی را می‌دزدد!

به محض این که تصور مقایسه کردن خودتان با دیگران سراغتان آمد سریع خودتان را سرزنش کنید و از این که این کار را انجام دادید پشیمان باشید. حتی بهتر است خودتان را بابت این موضوع تنبیه کنید و مثلا یک روز را در عوض سخت‌تر کار کنید، چون با این کار لذت و شادی را از لحظات خود گرفته‌اید و تنها باعث شدید کسی که خودتان را با او مقایسه کرده بودید حس افتخار و انگیزه بهتری نصیبش شود!

مقایسه کردن چرخ پیشرفت را متوقف می‌کند!

این که چرا هر روز صیح از تخت خوابتان بلند می‌شوید، چرا صبحانه میل می‌کنید، مسواک می‌زنید و هر روز ممکن است لباس متفاوتی با دیروز را برای موقعیت‌های مختلف انتخاب و بر تن کنید، این که چرا یک روز ممکن است نسبت به روزهای دیگر شاداب‌تر باشید و با خیال راحت‌تری به بیرون از خانه قدم بگذارید و یا یک روز با هیجان متفاوت‌تری نسبت به قبل سر کار بروید همه و همه  بر اثر یک یک پدیده روانی طبیعی به نام انگیزه در افراد به وقوع می‌پیوندند و این ایجاد انگیزه است که در شادابی یا به چالش کشیدن امورات روزمره ما ممکن است موثر باشد. جالب‌تر این که مقایسه کردن خود با دیگران دقیقا در نقطه مقابل پیشرفت و انگیزه قرار می‌گیرد. بنابراین هر چه قدر هم که برای اهدافتان انرژی بیش‌تری صرف کنید انگار مقایسه کردن نیروی مخالفی است که شما را از رسیدن به آن هدف بازمی‌دارد.

مسیر زندگی خود را درست تعیین کنید

برای تعیین آن کلیک کنید